انتخاب همسر: آیا عشق کافیست؟

 

 آماده نبودن برای ازدواج، مانند آماده بودن برای شکست و ناکامی است. ازدواج امری پر خطر است و یکی از مهمترین تصمیمات زندگی است، که بر تمام وجوه آینده ی فرد تأثیر می گذارد و می تواند رضایت آورترین و مأیوس کننده ترین تجربه ی زندگی باشد. البته هیچگاه نمی توان به ازدواج به صورت کاملاً سیاه یا سفید نگاه کرد، بلکه در واقع بسیاری از ازدواج ها از برخی جهات رضایت آور هستند و از برخی جهات مأیوس کننده. پاسخ به این سؤال که چگونه می توان سطح رضایت زندگی زناشویی را افزایش داد، یکی از سؤال های بسیار اساسی است که به نظر می رسد همه ی مردم برای آن جواب هایی دارند. اما اکثر مردم آن قدر وقت و انرژی برای مراسم ازدواج صرف می کنند، برای انتخاب مناسب همسر و آمادگی برای ازدواج وقت صرف نمی کنند. بسیاری از ازدواج ها از همان روزهای اول با مشکلات زیادی رو به رو می شود. اما سکوت، خشم، نفرت، لعنت به تقدیر و روزگار یا حتی پناه بردن به مواد، شیوه هایی هستند که بعضی از افراد به سراغ آن ها می روند. ما به این شیوه ها پناه می بریم تا مبادا که آبروها بریزد و دشمن شاد شود. اما آیا هرگز به دنبال این بوده ایم که برای ازدواج و عواقب خوب و بد آن آماده شویم؟ آیا هرگز به دنبال این بوده ایم که بدانیم چگونه تعارض ها را حل کنیم؟ و آیا اصلاً می خواهیم که مشکلات را ببینیم؟

   آیا عشق کافی است؟ 

پاسخ به این سؤال هم پیچیده است و هم ساده. دو نفر که عاشق یکدیگر هستند، هر کدام دیگری را ایده آل می دانند. مانند دو نوازنده که هر کدام از دید دیگری بسیار زیبا و دلنشین می نوازد. اما بعد از ازدواج این دو نفر باید با هم یک آهنگ و یک موسیقی را ارایه کنند و این غیر از هنر نوازندگی به تنهایی، نیاز به هماهنگی دارد و عنصر هماهنگی آن چیزی است که فراتر از عشق است. هماهنگی در زندگی مشترک، تا حد زیادی قابل یاد گرفتن است و با آموختن مهارت های ارتباطی، موفقیت ازدواج  افزایش می یابد. 
   ارتباط نزدیک و صمیمانه در ازدواج مانند قایق رانی در میان امواج خروشان است، که تنها با عشق به قایق رانی نمی توان از خطرات آن به سلامت گذشت. ما نیاز به لنگری از عشق داریم تا پیوندمان را محکم کند، نیاز به سازگاری و توافق داریم تا جلیقه ی نجات ما باشد و نیاز به قطب نما داریم تا بدانیم دو نفری به کدام سمت پارو بزنیم، تا به سلامت از حوادث عبور کنیم.
   هیچ فردی بدون مطالعه در زمینه ی «ارتباط» متخصص نیست. همان طور که در هیچ زمینه ی دیگری هم بدون یادگیری و دانستن و مطالعه، تخصص کسب نمی شود. افزایش دانش درباره ی «ارتباط»، «خانواده» و «ازدواج» به ما کمک می کند تا انتخاب بهتری داشته باشیم و کیفیت ارتباط با همسرمان را بهبود بخشیم. کیفیت ارتباط در زمان نامزدی و قبل از ازدواج معیار نسبتاً مناسبی است برای آن چه که بعد از ازدواج پیش خواهد آمد. بنابراین اگر بتوانیم کیفیت ارتباط را در زمان نامزدی و قبل از ازدواج بهبود ببخشیم می توانیم کیفیت ارتباط بعد از ازدواج را نیز ارتقا دهیم.




مرکز مشاوره و روانشناسی مهرآسا بهترین مرکز مشاوره روانشناسی (مشاوره تلفنی روانشناسی 


دیگر مقالات مرتبط روانشناسی


:: درمان وسواس فکری و عملی(با افکار وسواسی چه کنم؟)
:: درمان افسردگی (آیا افسرده هستم؟)
:: درمان وسواس فکری(هر فکری که به ذهنتان خطور می کند، باور نکنید.)
:: مشاوره تلفنی ازدواج(آدم‌هاي خوبي که نبايد با آنها ازدواج کنيد!)
:: درمان اضطراب(چطور از شر اضطرابم خلاص شم)
:: مشاوره تحصیلی تلفنی(چند نکته کلی مطالعه ی بهتر مطالب درسی)
:: مشاوره خانواده(راز عشق های ماندگار)
:: درمان اضطراب و استرس( کاهش نگرانی با پذیرش بلاتکلیفی های زندگی)
:: مشاوره خانواده تلفنی(علل نابسامانیهای زناشویی)
:: درمان ترس و استرس(غذا دادن به ببر)

Share تاريخ: 1398/07/09 مشاهده : 893

, , , , , , , , , , , , , ,



گذاشتن نظر