مشاوره نوجوان



در مشاوره نوجوان، مباحث وسیعی توسط والدین مورد سوأل و مشاوره قرار می گیرد. تغییراتی که در نوجوانان با شتاب به پیش می رود گاهی والدین را نگران می کند. گاهی هم مشکلات جدی در رفتار نوجوان یا مشکلاتی در ارتباط بین والد و فرزند باعث می شود که والدین از اینکه نوجوانشان به حرف آن ها گوش نمی دهد شاکی باشند و از طرفی نوجوان اظهار می دارد که والدینم من را درک نمی کنند. مشاوره نوجوان کاربرد مباحث روانشناسی در جهت رفع مشکلات نوجوانان و والدینشان است.

مهم ترین رویداد نوجوانی یا به عبارت دیگر مهم ترین رویداد جسمی، روانی و عاطفی کل زندگی که در دوره نوجوانی پیش می آید، دوران بلوغ است. بعضی روانشناسان معتقدند که آخرین تغییرات شخصیت در دوره بلوغ بروز می کند. در این دوره اندام ها تغییر می کنند و نوجوانان به ظاهر شبیه بزرگسالان می شوند، در نتیجه انتظارات اجتماعی از نوجوان افزایش می یابد؛ در حالی که روان آن ها استحکام کافی نیافته و بسیار حساس و در برابر هر امر ناملایمی شکننده است. 

 فرزندان در آغاز نوجوانی نمی خواهند مطیع والدین خود باشند و تصور می کنند که آن ها نیز مانند پدر و مادرشان قادرند راه را از چاه تمیز دهند و در مورد خوب و بد زندگی تصمیم گیری کنند؛ ولی در اواخر نوجوانی تمایلات متنوع و ناپایدار به تدریج محدود می شود و معیارهای بزرگترها و آداب و رسوم آن ها بیشتر مورد قبولشان قرار می گیرد. پس در آغاز نوجوانی است که در رابطه میان والدین  و فرزندان مشکلاتی به وجود می آید. این مشکلات نه خاص والدین است و نه ویژه فرزندان، بلکه به هر دو سوی این «رابطه» تعلّق دارد.

از دیدگاه والدین، فرزندی که تا دیروز سعی داشت به هر ترتیب شده رضایت پدر و مادر را جلب کند و در مورد انجام هر کار، نظر مشورتی والدین را جویا می شد، اینک معلوم نیست چه اتفاقی افتاده است که نه تنها نظرخواهی نمی کند، بلکه در برابر نظرات والدین ایستادگی و آن ها را کهنه تلقی می کند.

والدین عصبانی می شوند چرا حرف های فلان دختر یا پسر همکلاسی یا همسایه تا این حدّ بر فرزندشان تأثیر دارد، امّا سخنان خودشان اصلاً مؤثر نمی افتد. چرا فرزند نوجوانشان از قراردادهای گروه همسن بیشتر پیروی می کند تا قراردادهای خانوادگی و اجتماعی! البته بهتر است والدین در نظر داشته باشند که نوجوانان بر اثر معاشرت با گروه، طرز به سر بردن با دیگران و مهارت های اجتماعی را فرا می گیرند. این معاشرت ها در ابتدای نوجوانی در گروه های سه چهار نفره انجام می گیرد.

از دیدگاه نوجوانان قضیه شکل دیگری دارد. آن ها می گویند:«پدر و مادرها همیشه نصیحت می کنند، در حالی که خودشان هم موفّقیّتی نداشته اند، و خواسته ها و تمایلات ما را درک نمی کنند. چرا نمی توانند برای ما زندگی مرفه تری تدارک ببینند. از معاشرت ها و حتّی صحبت های تلفنی ما انتقاد می کنند.» 

چنان که ملاحظه می کنید والدین و فرزندان به تدریج  از هم دور می شوند و به سمت دو قطب مخالف پیش می روند. به عقیده شما وظیفه کیست که خود را به دیگری نزدیک کند؟ والدین یا فرزند نوجوان؟ روشن است که والدین مسئول فرزندان هستند نه برعکس. بنابراین لجبازی، کم محلی، بی تفاوتی و صحبت های غیرمستقیم و کنایه آمیز مشکلی را در این مورد حل نمی کند؛ وظیفه شما پدر یا مادر است که خود را به فرزند نوجوان نزدیک کنید و این ارتباط را ترمیم کنید.

پیچیدگی جوامع فعلی، رشد وسایل ارتباط جمعی مثل اینترنت، موبایل و بازی های رایانه ای و ... همچنین تفاوت بین شرایط فعلی نوجوان و دوران نوجوانی که والدین سال ها قبل گذرانده اند لزوم استفاده از مشاوره نوجوان را بیش از پیش آشکار می سازد.