برخی اصول مهارت های ارتباطی

 

مهارت روابط بین فردی از مراحلی تشکیل شده است. هر یک از ما برای برقراری ارتباط با دیگری سه فرایند بیان کلامی را پشت می گذاریم: شروع گفتگو، ادامه گفتگو و خاتمه دادن به گفتگو. پیش از پرداختن به این مراحل از چند رفتار صحبت می شود که در همه ی این مراحل نقش مهمی را ایفاء می کند:

1- تبسم: تبسم نشانه ی آمادگی ما در ارتباط با دیگران محسوب می شود. وقتی ما با روی خوش همراه با تبسم با فرد دیگری به صحبت می پردازیم در حقیقت با این طرز رفتار خود می خواهیم به طرف مقابل بفهمانیم که مایلیم با او رابطه برقرار کنیم. معمولاً انعکاس یک تبسم، تبسمی دیگر است. این واقعیتی است که تبسم همه جا حاکی از آن نیست که «زندگی بر وفق مراد است». بلکه هنگام ارتباط با دیگران، لبخند ما محیط مناسبی را برای شروع یک ارتباط فراهم می کند. 

2- برخورد خوش: زمانی که در برخورد با دیگران رفتار ما خشک و دور از نشانه های تمایل به ارتباط است، طبعاً نباید انتظار داشته باشیم که طرف مقابل تمایلی به ارتباط با ما داشته باشد. ابرو در هم کشیدن، روی برگرداندن و نداشتن تماس جسمی نشانه های بی میلی نسبت به رابطه با دیگران است و برعکس، گشاده رویی، توجه مؤدبانه به دیگران و دقت درتماس های چشمی مقدمات اولیه برقراری ارتباط است.

3- تماس چشمی: چشم ها آیینه ی روح اند. چشم های ما اطلاعات مهم و پیچیده ای در مورد احساس ما به دیگران می دهد. ما با نگاه کردن خود به طرف مقابل می فهمانیم که به صحبت کردن با او علاقمند هستیم. با نگاه کردن به صورت و چشمان فرد مقابل حین اینکه او با ما صحبت می کند به او می فهمانیم که مایلیم حرف های او را بشنویم. بدیهی است خیره شدن به چشمان فرد مقابل ممکن است گاهی اوقات نتیجه عکس داشته باشد و موجب بدگمانی یا سوء ظن او شده و یا او را ناراحت کند. بنابراین در کار بایستی جانب احتیاط را از دست نداد.

مرحله اول: شروع گفتگو

مهم ترین نکته ای که هنگام شروع یک گفتگو یا ارتباط بین فردی مؤثر باید مدنظر قرار داد این است که بسیاری از اشخاص به علت شرم و حیای ذاتی یا ترس از پذیرفته نشدن یا مورد توجه قرار نگرفتن، از آغاز کردن گفتگو واهمه دارند. حال اگر هم ما و هم فرد مقابل دارای چنین ذهنیتی باشیم قاعدتاً رابطه ای شکل نخواهد گرفت. در هر صورت برای شروع یک گفتگو، چه به اندازه ی کافی شجاعت داشته باشیم و چه مردد باشیم، متخصصان مهارت های ارتباطی، شگردهای زیر را توصیه می کنند:

1- یک سلام همراه با لبخند ارائه کنید:

رفتارهای کلامی و غیرکلامی ما مهم ترین شاخص هایی هستند که دیگران با توجه به آن ها ما را مورد قضاوت قرار می دهند. شاید شما هم این جمله را شنیده باشید که «اولین تأثیر، ماندنی ترین تاثیر است». سلام همراه با لبخند علاوه بر این که پذیرش فرد مقابل را برخواهد انگیخت، موجب برانگیختگی اعتماد به نفس ما هم خواهد شد.

2- از پرسش های ساده یا تعارفات استفاده کنید:

یک پرسش ساده و یا یک تعارف و تمجید مودبانه این امکان را فراهم خواهد کرد که بتوانیم با فردی که تا کنون او را ندیده ایم ارتباط برقرار کنیم. برای مثال: ببخشید من به تازگی در این منطقه ساکن شدم و با بافت آن آشنایی ندارم آیا ممکن است در این باره اطلاعاتی به من بدهید؟ یا «شما می دانید از چه مسیری می توان به میدان ...... رفت؟» 

3- به علاقمندی های طرف مقابل توجه کنید:

برای آغاز صحبت کافیست توجه کنیم فرد مقابل به چه چیزی علاقمند است: کتاب، موسیقی، شعر، آشپزی، یک نوع رشته، هنر یا صنعت خاص و ... سپس درباره موضوع مورد علاقه او پرسش هایی را مطرح کنیم.

4- از شخص مقابل در حد متعارف تمجید کنید:

دیگران معمولاً دارای ویژگی ها و وضعیت هایی هستند که می توان با استفاده از آن ها، گفتگوی هدفمندی را آغاز کرد. همچنین اگر در ذهنمان به نکته ی مثبتی از طرف مقابل برمی خوریم بهتر است صادقانه به زبان آوریم: «این لباس خیلی به شما می آید»، «به چه نکته ی جالبی اشاره کردید». 

5- در مورد خودتان اطلاعات دهید:

اگر طریقه گفتگو این باشد که صرفاً بخواهیم از دیگران سؤال کنیم یا بخواهیم نظرشان را در مورد موضوعی بگویند، سدی در رابطه ایجاد می شود. چون ممکن است طرف مقابل فکر کند که می خواهیم از او اطلاعات بگیریم یا قصد فوضولی داریم! پس بهتر است متقابلاً اطلاعات مشابه به دیگران بدهیم و نظر خود را نیز بیان کنیم.

مرحله دوم: ادامه گفتگو


1- هنر گوش دادن را فرا بگیرید:

گوش دادن صحیح، احساس خودارزشمندی را به طرف مقابل القا می کند و باعث تسهیل روند رابطه می شود. اگر فرد توانایی لازم را در این زمینه به دست آورد، جوّ تفاهم آمیزی ایجاد می شود که طرفین سعی خواهند کرد نظرات طرف مقابل را مدنظر قرار دهند.

الف) گوش کردن خوب مستلزم توجه کردن است:
با تمرکز بر محتوای صحبت های طرف مقابل می توانیم پی ببریم که اول او چه می گوید و دوم چه احساس و هیجانی دارد. اگر حواسمان به گفته ها و حالت های احساسی طرف مقابل نباشد، بخشی از اطلاعات را از دست می دهیم و ادامه رابطه با مشکل مواجهه می شود.

ب) لازمه ی گوش دادن فعالانه صبور بودن است:
گوش کردن بیشتر از هر فعالیت بشری مستلزم صبر است. در موقعیت های بین فردی گاهی صحبت هایی داریم که می خواهیم آن را بلافاصله مطرح کنیم، ولی طرف مقابل در حال صحبت کردن است. در این هنگام با صبر می توانیم بر این خواسته غلبه کنیم و اجازه دهیم صحبت های طرف مقابل تمام شود.  

ج) گفته های فرد مقابل را تفسیر کرده و بازخورد ارائه دهیم:
ما به ندرت سعی می کنیم خالصانه دیگران و منظور آن ها را درک کنیم. زیرا که ما خود اسیر ذهنیتها، کلیشه ها و تجربیات گذشته ی خود هستیم و بر اساس آن ها به تفسیر گفته ها و صحبت های دیگران می پردازیم. حال آن که به عقیده متخصصان، شنونده ماهر، کسی است که خود را کنار گذارد و سعی کند نقطه نظرهای سخنگو را بفهمد. از همین رو باید تا حد امکان منظور طرف مقابل را درک کنیم. سپس برداشت خود از گفته های طرف مقابل را برای او بازگو می کنیم. بدین ترتیب به طرف مقابل بازخوردی از صحبت هایش ارائه داده ایم. :«با توجه به صحبت هایتان آیا برداشت من درست بوده است که ...؟» یا « آیا منظور شما این است که ...؟». با گفتن این جملات طرف مقابل را نیز تشویق می کنیم بعد از شنیدن صحبت های ما بازخود خود را ارائه دهد.

ه) گوش دادن ثمربخش، پاسخ دهی را به دنبال دارد:
همان طور که می دانیم ارتباط های بین فردی، یک فرایند خطی نیست که طی آن یک نفر فقط صحبت کند و دیگری فقط گوش دهد، بلکه یک فرایند تبادلی است که طرفین نقش های خود را عوض می کنند. در این میان، شنوندگان ماهر پاسخ هایی ارائه می دهند که حاکی از پیگیری و علاقمندی آن هاست. ما فقط پس از اتمام صحبت های طرف مقابل شروع به پاسخدهی نمی کنیم بلکه بسیاری از پاسخ های غیرکلامی در حین گفته های فرد مقابل منعکس می شوند. پس مهم است که ما هم به پاسخ های کلامی و غیرکلامی خود آگاهی لازم را داشته باشیم.

و) گوش دادن فعال ایجاب می کند مطالبی را به یاد آوریم:
بخش دیگری از گوش دادن به حافظه سپردن و متعاقباً به یاد آوردن موضوعات مهم گفته های فرد مقابل است. روشن است که ما باید در ابتدا به اندازه کافی توجه را صرف گفته های فرد مقابل کنیم تا بدین ترتیب  چیزی در حافظه بماند و به دنبال آن، آن ها به یاد آوریم.

2- در صحبت کردن با دیگران خود را علاقمند نشان دهید:

وقتی با کسی صحبت می کنیم اگر بخواهیم که گفتگو ادامه یابد، علاقمندی به گفتگو واسطه ای است که ما را به این مقصود خواهد رساند. تماس چشمی مناسب، لبخند، گوش دادن موثر، حرکات بدنی نظیر تکان دادن سر یا عقب و جلو رفتن گاه به گاهی، تغییرات چهره ای متناسب با گفته های فرد مثلاً بالا رفتن ابروها به نشانه تعجب، دنبال کردن صحبت های فرد مقابل با سؤالات مرتبط و بسیاری ار رفتارهای دیگر، شاخص های علاقمندی ما به گفتگو و ادامه ی آن می باشد.

3- علائق خود را مطرح کنید:

بهترین راه برای تداوم رابطه، این است که مطالب مورد علاقه ی خود را بازگو کنیم. وقتی افکار خود را با دیگران در میان می گذاریم، بهتر است که خود را بجای فرد مقابل بگذاریم. همان طور که ما به عنوان یک شنوده مایلیم مطالب، ساده، رسا و مرتب و منظم بیان شود، دیگران هم این تمایل را دارند.

4- به موقع موضوع صحبت را تغییر دهید:

ادامه ی بیش از حد روی یک موضوع معمولاً مانع از شکل گیری یک ارتباط دوجانبه میشود. البته ممکن است گاهی شما با کسی در رابطه با یک موضوع ساعت های طولانی و حتی در ملاقات های مکرر بحث کنید. ولی گاهاً موقعیت هایی پیش می اید که موضوع ما جذابیت آنچنانی برای مخاطب ندارد. توانایی درک به موقع این مسئله و تغییر دادن موضوع صحبت به سمت برانگیختن فرد مقابل توانایی است که موجب قطع صحبت های یک طرفه و وارد شدن او در بحث می شود.

مرحله سوم: پایان دادن به گفتگو

1- سعی کنید با یک احساس خوشایند دو طرفه به گفتگوی خود پایان دهید:

مهارت های ارتباطی در دو سطح کاربرد دارد. بخشی از ارتباطات موقتی و گذرا هستند که به احتمال زیاد در آینده تکرار نخواهند شد. مثالی که در این مورد می توان زد، دو مسافر هستند که بدون این که از قبل همدیگر را بشناسند در یک اتوبوس همسفر شده اند. دومین دسته از ارتباطات، ارتباطات دائمی و عمیقی هستند که در گذشته شروع شده و به احتمال زیاد تا آینده هم ادامه خواهد داشت. مثل ارتباطی که شما با اعضای خانواده و دوستان صمیمی خود دارید.
  ما باید بتوانیم هر دو نوع گفتگو های مربوط به این دو نوع ارتباط را با پایانی خوش به اتمام برسانیم.
«از آشنایی با شما خوشحال شدم و امیدوارم که مجدداً شما را ملاقات کنم»
«از صحبت های شما استفاده زیادی کردم»
«از صحبت کردن با شما انرژی گرفتم»
جملات فوق نمونه جمله هایی هستند که در خاتمه گفتگو با افراد ناآشنا رضایت و احساس خوب ما را آشکار می کند. حتی اگر نتوانسته باشیم که ارتباط مناسبی را به جریان انداخته باشیم باز هم به کار بردن جملات فوق شدت احساس ناخوشایند فرد را کم کرده و او با حالت بهتری از ما جدا می شود.
«چقدر اطلاعات خوبی در این مورد داشتی باز هم باید با هم حرف بزنیم»
«ممنون که به حرف هایم گوش کردی»
«جداً که شنونده ی خوبی هستی»
جملات فوق نیز نمونه جملاتی اند که در ارتباطاتی که فرد مقابل ما کسی است که مدت هاست با او در ارتباط خواهیم بود، پرده آخر را به خوبی طراحی خواهد کرد.

2- به رفتارهای غیرکلامی فرد مقابل توجه کنید:

وقتی که افراد از یک گفتگو خسته می شوند، معمولاً خستگی خود را با «زبان بدن» به زبان می آورند. قطع تماس چشمی آن ها با شما، صحبت نکردن، به ساعت نگاه کردن، این پا و آن پا شدن، بروز احساسات ناخوشایند در چهره، با دست ضرب گرفتن، تکان دادن صندلی، با جاکلیدی خود بازی کردن و امثال این ها از جمله رفتارهایی هستند که به محض مشاهده آن ها باید به گفتگو پایان داد.

3- دقت کنید که نقش فعال تری را در پایان به عهده بگیرید:

فرد مقابل ما ممکن است به دو علت نتواند که به گفتگو خاتمه دهد. یکی این که امکان دارد که این گونه فکر کند که پایان دادن از طرف خودش باعث ناراحتی ما می شود و دیگر این که متوجه علائم صادر شده از طرف ما در جهت پایان دادن به گفتگو نباشد. بنابراین در هر دو حالت، این خود ما هستیم که می توانیم در موقعیت مناسب به گفتگو  خاتمه دهیم.

4- قبل از شروع یک موضوع جدید به گفتگو خاتمه دهید:

توصیه شده است که بعد از نتیجه گیری در مورد یک موضوع به گفتگو پایان دهید چرا که با شروع موضوع جدید ممکن است هم خودمان و هم فرد مقابل خسته شود و در این صورت رها کردن موضوع ذهنیت خوبی را به وجود نمی آورد.
توجه داشتن به برخی نکات کلی زیر می تواند به شما در برقراری ارتباط موثر کمک کند: 
 دوستانه رفتار كنيد.
 صادق باشيد.
 لحن و آهنگ کلام متناسبی داشته باشید.
 سرعت بیان جملات را متوسط تعیین کنید.
 در مواقع لازم احساس خود را در گفتارتان ابراز کنید و بیش از اندازه خشک و رسمی نباشید.


برای کسب اطلاعات بیشتر در رابطه با خدمات مشاوره روانشناسی تلفنی،مشاوره فردی،مشاوره نوجوان،مشاوره درمانی و... در غرب تهران به شماره های درج شده در صفحه نخست سایت دنیا رضایی مراجعه نمایید.

با تشکر
مرکز مشاوره و روانشناسی مهرآسا بهترین مرکز مشاوره روانشناسی (مشاوره تلفنی روانشناسی 




دیگر مقالات مرتبط روانشناسی

:: درمان وسواس فکری و عملی(با افکار وسواسی چه کنم؟)
:: درمان افسردگی (آیا افسرده هستم؟)
:: درمان وسواس فکری(هر فکری که به ذهنتان خطور می کند، باور نکنید.)
:: مشاوره تلفنی ازدواج(آدم‌هاي خوبي که نبايد با آنها ازدواج کنيد!)
:: درمان اضطراب(چطور از شر اضطرابم خلاص شم)
:: مشاوره تحصیلی تلفنی(چند نکته کلی مطالعه ی بهتر مطالب درسی)
:: مشاوره خانواده(راز عشق های ماندگار)
:: درمان اضطراب و استرس( کاهش نگرانی با پذیرش بلاتکلیفی های زندگی)
:: مشاوره خانواده تلفنی(علل نابسامانیهای زناشویی)
:: درمان ترس و استرس(غذا دادن به ببر)




Share تاريخ: 1396/11/01 مشاهده : 535

, , , ,



گذاشتن نظر