مقابله با اختلال استرس پس از سانحه (PTSD)

 

مقابله با اختلال استرس پس از سانحه (PTSD)
افرادی که از اختلال استرس پس از سانحه یا PTSD  رنج می برند با رویداد تکان دهنده ای مواجه بوده اند که آثار منفی آن همچنان با زندگی آن ها تداخل دارد و نشانه های روانی شدیدی را در زندگی ایجاد می کند. مطالعات انجام شده بر روی سربازان بازمانده از جنگ جهانی دوم  نشان داده اند، سربازانی که در جنگ های سنگین درگیر بوده اند، از مسائل و مشکلات روانشناختی و هیجانی مثل کابوس، بازگشت به گذشته، اضطراب و خاطرات بد، افسردگی و احساس گناه در دراز مدت رنج می بردند.
   این اختلال می تواند بسیار دردناک باشد و تولید هراس و وحشت فراوان بکند و با خود احساسی از درماندگی را به همراه داشته باشد. از جمله این حوادث دردناک می توان به زلزله، گردباد، سقوط هواپیما، تجاوز جنسی و اتفاقات ناگواری از این دست اشاره کرد. در میان انواع نشانه هایی که در مورد اختلال استرس پس از سانحه ممکن است بروز کند، می توان به نمونه های زیر اشاره کرد:
•    اندیشه ی تکراری و ناراحت کننده درباره ی حادثه
•    کابوس های مرتبط با حادثه
•    مرتب به یاد حادثه افتادن
•    تلاش برای اجتناب از احساسات مرتبط به حادثه ی دردناک
•    اجتناب از فعالیت ها و یا موقعیت های بیرونی مرتبط با حادثه ی دردناک
•    کرخت شدن احساسی، قطع تماس با احساسات
•    احساس گسستگی از دیگران
•    بی علاقه شدن به فعالیت هایی که سابقاً از آن لذت می بردید
•    نشانه های ادامه دار افزایش اضطراب مانند دشواری در به خواب رفتن، دشواری در تمرکز، تحریک پذیری و حملات خشم

جستجوی معنا
مشخص کنید که با عبارات زیر موافق هستید یا مخالف:
1- جهان، مکان منصفانه ای است.
2- پاداش و تنبیه به طور منصفانه داده نمی شود.
3- به ندرت فرد به آن چه که شایسته است، می رسد.
4- به ندرت اتفاق می افتد که فرد بی گناهی زندانی شود.
5- مردم کم و بیش به چیزی که مستحق آن هستند، می رسند.
6- کارهای نیک معمولاً نادیده و بدون پاداش می مانند.
7- در هر حرفه ای کسانی که شایستگی دارند، به مقام های بالا می رسند.
8- بسیاری از افراد از چیزهایی رنج می برند که در ایجاد آن هیچ نقشی نداشته اند.
افرادی که به منصف و عادلانه بودن جهان اعتقاد دارند، با عبارات 1، 4، 5 و 7 موافق و با عبارات 2، 3، 6 و 8 مخالف اند. اعتقاده به خوب بودن جهان و بدبین نبودن نسبت به آن بسیار ارزشمند است. اعتقاد به منصفانه بودن جهان به شما کمک می کند تا حداکثر تلاش خود را در زندگی انجام دهید و برای بهتر ساختن جهان با دیگران همکاری کنید. با وجود این، برای حفاظت از خود در مقابل سرخوردگی ها و ناکامی ها باید این واقعیت را قبول کنید که همه چیز در جهان منصفانه نیست. مصائب و ناملایمات می تواند برای هر فردی اتفاق بیفتد. مهم آن است که بدون این که خود را به خاطر چیزهای غیرقابل کنترل سرزنش کنیم، پاسخ رضایت بخشی برای این قبیل رویدادهای منفی پیدا کنیم. یک چالش جدی ما آن است که میل خود برای زیستن در جهان منصفانه را با واقعیت بی عدالتی های موجود در جهان تطبیق دهیم.

افکار تکراری
برای افرادی که با مصائب بزرگ و یا ناکامی های کوچکتری مواجه شده اند، اندیشیدن درباره ی آن ها امری عادی است. بیرون کردن یک تجربه ی منفی از ذهن کار سختی است. ما بارها و بارها درباره ی آن ها فکر می کنیم و صدها و شاید هزاران مرتبه، احساس های منفی خود را در ذهن مرور می کنیم.
   سه نکته را لازم است در مورد اندیشناکی درباره رویدادهای منفی به خاطر داشته باشید: اول این که افکار تکراری تقریباً توسط هر کسی تجربه می شود. افکار تکراری در خدمت هدف مهمی است، چرا که برای دور کردن حوادث منفی از خودمان به زمان نیازمندیم. شما نمی توانید ضایعه یا رویداد تکان دهنده ای را نادیده بگیرید و یا وانمود کنید که اتفاقی نیفتاده است، بلکه باید واقعیت را بپذیرید و راهی برای یکپاره ساختن این رویدادها با کل زندگی زندگیتان پیدا کنید. دوم این که در میان گذاشتن افکار و احساسات خود با یک فرد حمایت کننده مفید است. اگر احساسات شما پیچیده اند و حل آن ها نیازمند زمان است، می توانید از کمک یک درمانگر حرفه ای بهره مند شوید. سوم این که شما می توانید با سرگرم ساختن خود و متمرکز کردن توجه تان بر فعالیت های معنی دار، از افتادن در دام افکار تکراری و عود کننده بپرهیزید.

سرزنش خود
پیش از آن که خود را بخاطر بیماری و یا آسیب سرزنش کنید، به یاد داشته باشید که سرزنش خود یک تجربه مشترک در بین انسان ها است. اگر شما خود را سرزنش کنید، هیچ تفاوتی با اکثریت افراد ندارید. اگر سرزنش خود، شما را برانگیزد که مسئولیت اعمال خود را قبول کنید، حتی می تواند مفید هم باشد. مسئولیت پذیری احساس کفایت و ارزشمندی شما را تقویت می کند. با این حال اگر از سرزنش خود به منظور تضعیف شخصیت خود استفاده کنید، مخرب خواهد بود. این مهم است که میان پذیرش رفتار اشتباه و تردید در مورد ارزش خود به عنوان یک فرد، تمایز قایل شوید.

نیروی ابراز وجود
یک مهارت مقابله ای که در مورد بسیاری از افرادی که متحمل ضربه روانی شدید شده اند، مؤثر است، ابراز این تجربه به شیوه ی معنی دار است. نقطه مقابل ابراز تجارب و احساسات خود، کتمان خویشتن است که می توان آن را به این صورت تعریف کرد: «تمایل فرد به مخفی نگه داشتن اطلاعات شخصی خود از دیگران که به نظرش ناراحت کننده و منفی می رسد».

مقیاس کتمان خویشتن شامل موارد زیر می شود:
1- راز مهمی دارم که هرگز با کسی در میان نگذاشته ام.
2- اسرار من آنقدر شرم آور است که نمی توانم آن را با کسی در میان بگذارم.
3- من برخی افکار منفی نسبت به خودم دارم که هرگز آن را به کسی نمی گویم.
4- چیزهای زیادی در مورد خودم دارم که از دیگران پنهان می کنم.
افرادی که متحمل تجربه تلخی شده اند اگر نمره شان در مقیاس کتمان خویشتن بالا باشد، به احتمال زیاد از علایم اضطراب، افسردگی و نیز علایم جسمی رنج می برند.
   افرادی که درباره ضربه های عاطفی خود با کسی صحبت نمی کنند، به طور مداوم آن ها را مرور می کنند و هیچ وقت فرصت حل و فصل و پایان دادن به آن ها را پیدا نمی کنند. در حالیکه تلاش فعال برای ابراز تجارب تلخ خود، می تواند مهارت مقابله ای مفیدی باشد.
   ابراز تجارب تکان دهنده ممکن است تلخ و دردناک باشد ولی در دراز مدت مهارت مقابله ای سودمندی است. خودابرازی به شما کمک می کند تا از کار ناتمامی که از حیطه توجه شما دور مانده ولی اثرات آن بر جسم و احساس شما هنوز ادامه دارد، آگاه شوید. با استفاده از فرآیند ابراز وجود (کلامی یا با استفاده از هنر، موسیقی، نوشتن) می توانید تجربه های تلخ و تکان دهنده خود را پذیرفته و در زندگی تان تلفیق نمایید.


Share تاريخ: 1398/07/09 مشاهده : 616

, ,



گذاشتن نظر